می خواهمت,اندازه ی ده تای وقت بچگی
ای بوسه ات زیباترین رؤیای وقت بچگی
داری بلب هایت اناروفال حافظ میزنی
مهمان من شودرشب یلدای وقت بچگی
باباشدم,دارای چندین بچه,اماباز هم
می جویمت,می خواهمت,سارای وقت بچگی
آنروزهادرفکرماجزعشق تصمیمی نبود
گم شدچراآرامش کبرای وقت بچگی
ازسینه ی خودقهر رابی کینه بیرون کن,بیا
درمهربانی کشتی دریای وقت بچگی
بامن بیا,بی چتر,فردا,زیرباران,شادمان
دورازنگاه شهر,تاصحرای وقت بچگی
اینجابزرگان طعنه بردلهای عاشق می زنند
بایدکه برگردیم بردنیای وقت بچگی
#مهدی.زکی زاده
کلمات کلیدی: